نگار خانمنگار خانم، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

نگار خانمي

ماه رمضان 1435- تيرماه 93

1393/5/15 12:36
نویسنده : ماماني نگار
248 بازدید
اشتراک گذاری

تو ماه رمضان ي شب با داداشي به همراه مامان و بابا و خاله جون اينها رفتيم جشنواره رمضان- برج ميلاد البته من اوايلش خوابم مي‌اومد و تو بغل بابايي خوابيدم و حسابي خسته‌اش كردم. ولي جاتون خالي بعدش بيدار شدم و براي خودم درشكه سواري و ماشين سواري كردم. جيك هم نزدم و مثل خانم‌ها توي ماشين نشستم

ببين چه قشنگ ماشين سواري مي‌كنم

تو چادري كه غرفة يكي از شهرها بود و چادر عشايري زده بودند و آش و نان محلي و غذاي محلي درست مي‌كردند نشستيم و آش و دوغ محلي خورديم. تازه هم از خواب بيدار شده بودم، حسابي گشنم بود و دوغ و آش و سيب‌زميني آتيشي خوردم البته از دست داداش گلم.

به به بودها، دارم نون مي‌خورم خوب مگه چيه.

بازم ميگم خيلي خانمانه نشسته بودم ها.

 

پسندها (1)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نگار خانمي می باشد