نگار خانمنگار خانم، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 20 روز سن داره

نگار خانمي

ارديبهشت ماه 93

اين عكس‌ها مال جلسه سالانه صندوق جلاله- اواخر ارديبهشت‌ماه برگزار شد ولي ببخشيد تاريخ دقيقش الان يادمون نيست. حسابي تيپ زدم و با داداشم رفتم مهموني البته ناگفته نماند كه چشم خوردما، ي سرماي سخت خوردم و ي هفته‌اي مهمون مامان‌جون بودم و مهد نرفتم. لباسم هم كه لختي، حسابي سرما بجونم نشسته بود ولي خدايي عكسا رو ببينيد عاشق‌م كه بوديد عاشق‌تر مي‌شيد.                           قربون دختر خوشگلم بشم من واي كلام نيفته خداجون، تيپم بهم مي‌خوره من خوشحالم چون با داداشي عكس مي&zw...
15 مرداد 1393

خانم راه ميره

خانم خوشگل ما ديگه قشنگ، خيلي قشنگ راه مي‌ره. ماشاا... خوب راه افتاد و حالا ديگه تمام خونه رو دور مي‌زنه و براي خودش راه مي‌ره. ولي داداش يا باباش از راه مي‌رسند يا ميخواد خودش رو به چيزي برسونه سرعتش رو زياد مي‌كنه و اونوقته كه ممكنه يه دفعه بخوره زمين. همش هم روي زانوهاش فرود مي‌آيد. خيلي بانمك شده. حتماً چند تا عكس جديد ازش مي‌گيرم و مي‌ذارم كه ببينيد چقدر قشنگ راه افتاده. تقريباً پايان سيزده ماهگي ديگه كامل راه افتاد.
22 ارديبهشت 1393

وبلاگ داداشي

راستي به وبلاگ داداشي گلم هم سر بزنيد. خيلي دوستش دارم تازه ياد گرفتم يه جورايي نامفهوم صداش بزنم البته خودش مي‌دونه چي مي‌گم هرچند كه بعضي وقتا خودش رو مي‌زنه به اون راه. www. mnima82.persianblog.ir خوش تيپه مگه نه؟؟!!!   ماشاءا... ...
17 فروردين 1393

نگار خانم زيبا

فقط مي‌خواستم بدونم اين گلا راستكي يا الكي، همين كار خاصي نداشتم. خوب بايد امتحان مي‌كردم البته مامان جون كه عكسا ديده ميگه اين گلا كه ديگه به درد نمي‌خوره گفتم آخه من كه كاريشون نداشتم. خخخخخخخخخ   ...
17 فروردين 1393

سيزده بدر 1393

ديگه از ظاهر عكس معلومه چكار دارم مي‌كنم. بنده خدا آقاجون داره نماز مي‌خونه و من هم تسبيح و مهرش رو بر مي‌دارم. ببينيد چقدر قشنگ رو پاهام نشستم. نگامم خيلي نازه مگه نه!! قربون چشماي قشنگ دخترم برم آخ آفتاب داره چشمم رو اذيت ميكنه آخه يكي به دادم برسه ...
17 فروردين 1393

لباس لي من

اينم از يه كادوي ديگه البته اينو همكار ماماني براي تولدم برام خريده بود. من هم زود همان روز پوشيدم و پرو كردم و تازه مامان با گوشيش ازم عكس گرفت و براي دوستش هم فرستاد تا ببينه اين لباس چقدر تو تنم قشنگ شده و بهم هم مي‌آد. با يه تير دو نشون زديم هم صندلي رو نشان داديم و هم لباس رو. اين صندلي رو ماماني برام خريده خيلي راحته هم تاب مي‌شه هم كوتاه و بلند ميشه هم ميز غذاخوري داره و هم كمربند تاب بازي. خلاصه اينكه خيلي كامله در ضمن خيلي هم غذاخوردن توش راحته. ديگه تو بغل و رو زمين نميشينم. تو صندليم ميشينم تا غذام رو بهم بدن. آخي راحت شدم.   ...
17 فروردين 1393

پيراهن صورتي

همه من و دوست دارند برام كادوهاي خوشگل خوشگل ميآرن اين پيراهن رو هم همكار بابايي براي تولدم براي كادو آورده بود. خيلي تو تنم خوشگل ميشه. النگو رو دقت كنيد البته!!   ...
17 فروردين 1393

كمد داداشي

خوب اگه گفتيد اين خانم خوشگله كجا نشسته، ديگه با اين شيطنت‌هاش داداشي و بقيه رو حسابي سر كار گذاشته طفلك داداش تا ميره تو اتاقش در كمدش رو با انگشت كوچولوش باز مي‌كنه و همه وسايل را تا جايي كه دستش مي‌رسه ميريزه بيرون. اين هم يه نمونه از اون شيطنت‌هاست كه ديگه رفته نشسته توي كمد و براي خودش جا پيدا كرده.       ...
16 فروردين 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نگار خانمي می باشد